بعد از ظهور امام زمان(عج) چه اتفاقي ميفته؟ آيا دنيا به پايان ميرسه؟ قيامت ميشه؟ تمام مردم از بين ميرن؟ |
| |
زمان پاك شدن جهان از فساد معلوم نيست اما وقايع دوران ظهور را مىتوان ترسيم نمود. ترسيم تفصيلى عصر ظهور امكانپذير نيست اما به صورت فشرده به سيماى كلى آن اشاره مىكنيم: روايات حاكى از اين است كه انقلاب و حركت ظهور حضرت مهدى (عج) بعد از فراهم شدن مقدمات و آمادگىهاى منطقهاى و جهانى از مكه آغاز مىگردد. آنگاه در سطح جهان نبردى سخت ميان غربىها و تركان و يا هواداران آنها به وجود مىآيد تا جايى كه منجر به جنگ جهانى مىگردد. اما در سطح منطقه دو حكومت هوادار حضرت مهدى (عج) در ايران و يمن تشكيل خواهد شد كه ياران ايرانى آن حضرت مدتى قبل از ظهور، حكومت خويش را تأسيس نموده و درگير جنگى طولانى مىشوند كه سرانجام در آن پيروز مىگردند. اندك زمانى پيش از ظهور آن بزرگوار در بين ايرانيان دو شخصيت با عنوان سيد خراسانى، رهبر سياسى و شعيب بن صالح رهبر نظامى ظاهر شده و ايرانيان تحت رهبرى اين دو تن نقش مهمى را در حركت ظهور آن حضرت ايفا خواهند كرد. اما ياران يمنى وى، قيام و انقلاب آنان چند ماه پيش از ظهور حضرت بوده و ظاهراً ايشان در سامان بخشيدن به خلاء سياسى كه در حجاز به وجود مىآيد همكارى مىنمايد. از جمله نشانههاى ظهور حادثهاى است كه ميان دو حرم مكه و مدينه رخ مىدهد. در اين هنگام نشانههاى ظهور حضرت مهدى (عج) آشكار شده و شايد بزرگترين نشانه آن، نداى آسمانى است كه به نام او در 23 ماه رمضان شنيده مىشود پس از اين نداى آسمانى حضرت مهدى (عج) به طور سرى با برخى از ياران خود ارتباط برقرار مىنمايد. درباره آن بزرگوار در سراسر گيتى سخن بسيار به ميان آمده و نام وى زبانزد همگان گشته و محبتش در دلها جاى مىگيرد. دشمنان از حضور آن حضرت بيمناك شده و مىكوشند تا وى را يافته و از ميان بردارند ازاينرو سپاهى وارد مدينه گشته و به هر مرد هاشمى كه دست يافته او را دستگير و يا كشته و يا به زندان مىاندازند آن حضرت با برخى از ياران خود در مكه تماس گرفته تا اين كه قيام خويش را در شب دهم محرم بعد از نماز مغرب و عشاء از حرم شريف مكى آغاز مىكند و پس از درگيرى بر مكه تسلط مىيابد. در صبح روز دهم محرم حضرت مهدى (عج) پيام خود را به زبانهاى مختلف به تمام جهان ابلاغ مىكند و ملل دنيا را به يارى خويش دعوت كرده، اعلام مىدارد كه در مكه باقى خواهد ماند تا معجزهاى كه جد گرامىاش حضرت رسول (ص) وعده فرموده محقق شود و آن فرو رفتن لشكريان سفيانى به زمين است كه براى درهم شكستن حركت آن حضرت راهى مكه مىشوند به وقوع بپيوندد. آن حضرت پس از اين معجزه با سپاه خود كه متشكل از ده و اندى هزار تن است از مكه رهسپار مدينه مىشود و پس از نبردى با نيروهاى دشمن مستقر در آنجا، مدينه را آزاد ساخته آنگاه با آزادسازى دو حرم مكه و مدينه فتح حجاز و تسلط بر منطقه خاتمه مىيابد. وى پس از پيروزى بر حجاز راهى جنوب ايران مىشود و در آنجا با سپاه ايران و تودههاى مردم آن سامان به رهبرى خراسانى و شعيب بن صالح برمىخورد. آنان با او بيعت كرده و با همرزمى يكديگر با قواى دشمن در بصره به پيكار مىپردازند كه سرانجام به پيروزى بزرگ و آشكارى دست مىيابند. سپس امام (عج) وارد عراق گرديده واوضاع داخلى آنجا را پاكسازى مىكند و با درگيرى با بقاياى نيروهاى سفيانى و گروههاى متعدد شورش آنها را شكست داده و به قتل مىرساند. آنگاه عراق را مركز حكومت و كوفه را پايتخت خود قرار مىدهد و بدينسان يمن، حجاز، ايران، عراق و كشورهاى خليجفارس يكپارچه تحت فرمانروايى آن حضرت درمىآيد. بعد از آن جنگهايى با تركان و يهوديان صورت مىپذيرد كه در هر دو پيروزى از آن حضرت (عج) است. غربيان مسيحى از اين وقايع سخت نگران شده و با حضرت اعلان جنگ مىكنند ولى ناگاه حضرت عيسى مسيح (ع) از آسمان به قدس شريف فرود آمده و با سخنان خويش جهان و به ويژه مسيحيان را مورد خطاب قرار مىدهد. فرود آمدن حضرت عيسى (ع) براى جهان علامت و نشانهاى است كه موجب شادى مسلمانان و ملتهاى مسيحى خواهد گرديد. به نظر مىرسد كه حضرت مسيح (ع) ميان حضرت مهدى (ع) و غربىها وساطت نموده و قرارداد صلحى به مدت هفت سال ميان دو طرف بسته مىشود. اما غربىها بعد از دو سال پيمان صلح را مىشكنند، لذا روميان در يك هجوم ناگهانى با نزديك به يك ميليون سرباز به سرزمين شام و فلسطين يورش مىآورند. نيروهاى اسلام روياروى آنها قرار گرفته و حضرت مسيح (ع) موضع خود را هماهنگ با حضرت مهدى (عج) اعلام داشته و پشت سر وى در قدس نماز مىگذارد. دراين جنگ مسلمانان پيروز مىشوند. سپس غرب توسط امام فتح مىگردد. پس از فتح و اسلام آوردن بيشتر مردم آن سامان، حضرت مسيح (ع) رحلت نموده و حضرت مهدى (عج) و مسلمانان بر پيكر او نماز مىگذارند. سپس پيكر پاك او را با پارچهاى كه دستبافت مادرش مريم صديقه (ع) است كفن نموده و در جوار مزار شريف مادرش در قدس به خاك مىسپارد. پس از اين فتوحات حضرت مهدى (عج) براى تحقق بخشيدن به اهداف الهى در ابعاد گوناگون و در ميان ملل جهان اقدام مىكند و براى تعالى بخشيدن و شكوفايى زندگى مادى و تحقق توانگرى و رفاه همگان قيام نموده و جهت گسترش فرهنگ و دانش و بالا بردن سطح آگاهى دينى و دنيايى مردم مىكوشد. به نظر ميرسد كه جنبش دجال ملعون و فتنه و آشوب او يك حركت انحرافى بهرهگيرى از پيشرفت علوم و حالت رفاهى باشد كه در زمان امام (عج) جامعه بشرى به آن دست مىيابد. دجال از روشهاى پيشرفته چشمبندى، براى فريب جوانان پسر و دختر و زنان كه بيشتر پيروان او را تشكيل مىدهند استفاده مىكند. ازاينرو در جهان موجى از فتنه و آشوب به وجود مىآورد كه فريبكارىهاى او را باور مىكنند اما حضرت مهدى (عج) نيرنگهاى وى را آشكار ساخته و به زندگى او و هوادارانش خاتمه مىبخشد. اين دورنمايى كلى از حركت و انقلاب جهانى حضرت مهدى (عج) بود،(1). اما علائم و نشانههاى ظهور كه هر يك نويدى از نزديك شدن ظهور آن حضرت (عج) است فراوان است كه به ذكر مهمترين آنها اكتفا مىكنيم: 1- خروج سفيانى: سفيانى مردى از نسل ابوسفيان است كه پيش از ظهور حضرت خروج مىكند و پس از ظهور با امام مىجنگد. امام صادق (ع) فرمود: «ما و خاندان ابوسفيان دو خاندانى هستيم كه بر سر دين خدا با هم دشمنى داريم. ما سخن خداوند را تصديق كرديم و آنان تكذيب كردند. ابوسفيان با پيامبر (ص) مبارزه كرد و معاويه با على (ع) و يزيد با حسين بن على (ع) به مخالفت برخاستند و سفيانى نيز با قائم (عج) خواهد جنگيد،(2). 2- خسف در بيداء: خسف يعنى، فرو رفتن و بيداء سرزمين بين مكه و مدينه است و مراد از آن فرو رفتن لشكر سفيانى در زمين است. على (ع) فرمود: در آستانه ظهور قائم ما، مهدى (عج) سفيانى خروج مىكند. سپاه وى به سوى مدينه حركت مىكند و چون به سرزمين بيداء مىرسند خداوند آنها را در كام زمين فرو مىبرد،(3). 3- خروج يمانى: سردارى است از يمن كه قيام كرده و مردم را به حق و عدل دعوت مىكند. امام صادق (ع) فرمود: قيام خراسانى و سفيانى و يمانى در يك سال و يك روز خواهد بود و در اين ميان هيچ پرچمى به اندازه پرچم يمانى دعوت به حق و هدايت نمىكند،(4). ظاهراً خراسانى نيز دعوت به حق مىكند. 4- قتل نفس زكيه: نفس زكيه يعنى، انسان پاك. امام باقر (ع) فرمود: «بين ظهور مهدى (عج) و كشته شدن نفس زكيه بيش از پانزده شبانهروز فاصله نيست»،(5). 5- صيحه آسمانى: ظاهراً صدايى است كه در آستانه ظهور از آسمان شنيده مىشود. امام باقر (ع) فرمود: «ندا كنندهاى از آسمان نام قائم را ندا مىكند پس هر كه در شرق و غرب است آن را مىشنود،(6). درباره تعداد ياران خاص آن حضرت كلياتى وارد شده است مانند اين كه: امام باقر (ع) فرمود: سوگند به خدا، سيصد واندى نفر بدون وعده پيشين گرد مىآيند در ميان آنان پنجاه زن است،(7).. درباره ويژگىهاى ياران حضرت نيز طبق برخى از روايات خداشناسى، عبادت و بندگى، شجاعت، فرمانبرى، ايثار، زهد و سادهزيستى و نظم و انضباط از صفات آنان شمرده شده است. شرايط جهان بعد از حكومت منجى با قبل از آن تفاوت كلى خواهد داشت. طبق بيان روايات جامعه انسانى در آن دوران از لحاظ مادى و معنوى به رشد واقعى خود خواهد رسيد. در روايتى از امام صادق (ع) آمده است: ان الله خير ذالقرنين السحابين الذلول والصعب، فاختار الذلول و هو ما ليس فيه برق ولا رعد و لواختار الصعب لم يكن له ذلك لان الله ادخره للقائم عليه السلام خداوند ذوالقرنين را در انتخاب دو ابر رام و سركش آزاد گذاشت و او ابر رام را انتخاب كرد كه رعد و برقى در آن نبود و اگر سركش را برمىگزيد حق او نبود زيرا خداوند آن را براى قائم ذخيره كرده است،(8). از اين روايت استفاده مىشود كه امام مهدى (عج) از وسايل گوناگون و ابزارهاى مختلف در بالا رفتن و حركت بين ستارگان آسمانها و جهان بالا استفاده مىكند و همچنين استفاده مىشود كه در دوران حكومت آن حضرت و بعد از آن- دوران حكومت فرزندان آن حضرت و دوران رجعت- ارتباطى بين ساكنين كره زمين و آسمانهاى هفتگانه و زمينهاى ششگانه خواهد بود، بدين معنا كه رفت و آمد و مسافرتى بين آنها ايجاد مىشود،(9). به طور كلى شرايط جهان در زمان حكومت منجى فرق خواهد كرد، اما اين كه بعد از حيات آن حضرت شرايط جهان در چه وضعى خواهد بود، مىتوان گفت آنچه به اعتقاد ما مزيت دارد اين است كه حكومت جهانى آن حضرت تا پايان دنيا استمرار خواهد داشت و بعد از او فرزندان وى كه ادامه دهندگان راه آن حضرت مىباشند به حكومت مىرسند و بعد دوران رجعت مىرسد كه بعضى از پيامبران و امامان اهلبيت (ع) به دنيا باز مىگردند و تا پايان اين جهان حكمرانى خواهند كرد،(10). در قرآن و سنت نيز آمده است كه قيامت داراى مقدمات و نشانههايى است كه پى در پى در زمين و آسمان و جامعه بشرى پديد مىآيد و طبق برخى از روايات حكومت حضرت مهدى (ع) از نشانههاى قيامت است و علائم رستاخيز پس از حكومت آن حضرت آغاز مىگردد و از جمله اين علائم رجعت مىباشد. لذا بعد از حكومت آن حضرت انتظار به معناى قبلى نخواهد بود و اگر انتظارى هم مطرح باشد انتظار رجعت و قيامت است و هدف انسانها بعد از ظهور نيز همان هدفى است كه قبل از ظهور داشتهاند وآن رسيدن به كمال و قرب الهى است كه هدف آفرينش انسان است. منتهى بعد از ظهور موانع كمال و رسيدن برطرف شده و عوامل و زمينه كمال در تمام ابعاد رشد مساعد است. براى آگاهى بيشتر ر. ك: 1- على كورانى، عصر ظهور، ترجمه عباس جلالى 2- شيعه و رجعت، آيتاللهحاج محمد ميرشاه ولد پىنوشت (1)) براى آگاهى بيشتر ر. ك: عصر ظهور، على كورانى، ترجمه عباس جلالى، انتشارات سازمان تبليغات اسلامى ( (2)) بحارالانوار، ج 52، ص 182 (3)) ينابيع الموده، قندوزى، چاپ بصيرتى، ص 427 (4)) كتابالغيبه، نعمانى، ص 252 (5)) الارشاد، ج 2، ص 374 (6)) كتاب الغيبه، نعمانى، ص 252 (7)) بحارالانوار، ج 52، ص 223 (8)) بحارالانوار، ج 52، ص 321 (9)) عصر ظهور، على كورانى، ترجمه: عباس جلالى، ص 370 (10)) عصر ظهور، على كورانى، ص 369 |
رجعت
در باب علایم ظهور یک اخباری را بعد از ظهور حضرت مهدی)عج( خدمت شما عرض میکردیم که نسبت به خود روز ظهور هم در روایات اختلاف وجود دارد. بعضی ها گفته اند جمعه بعضی ها شنبه و روز عاشورا و روز نوروز. این ها طبق روایاتی هستند که در کتابها امده است. حال که در چه روزی واقع خواهد شد خدا میداند وبس. ولی در روایات امده که امر ظهوردر یک شب مهیا میشود. البته نباید در امر ظهور تعجیل کرد روایتی هم داریم که میفرمایند: خدا با عجله شما بندگان عجله نمیکند. اگر شما عجله کردید هلاک خواهید شد. منتظر فرج باشید ولی عجله در امر نکنید. یک حدیث های غربال هم گفته شده که باید ان چه که محقق بشود باید محقق بشود که اصلیترین ان خارج شدن مومنین از صلب کفار و کفار خارج شدن از صلب مومنین است. در یک حدیث دیگری امده که وقتی حضرت ظهور کردند و به کوفه تشریف بردند بیست و هفت نفر مرد که پانزده نفرشان از قوم موسی هستند که به حق هدایت میکردند و هفت نفر اهل کهف هستند ویوش ابن نون سلمان و ابا دجانه انصاری و مقداد و مالک اشتر که جلوی حضرت یاور و حاکم خواهند بود. اینجا سوال پیش میاید که این اشخاص که نام برده شد مگر از دنیا نرفته اند؟
دو نوع رجعت انجام میشود و از مسلمات دین شیعه است که بعد از ظهور حضرت یک چیزی به نام رجعت اتفاق می افتد. یکی را به این معنا میگویند که مومنینی که از دنیا رفته اند زنده میشوند که طبق روایات خبر میدهند به مومنین در عالم برزخ که مهدی صاحب زمانی که منتظرش بودید ظهور کرده است هر کسی میخواهد برود برود. و هر کسی افتخار داشته باشند از خاک سر در میاورند و زنده میشوند و میایند در رکاب حضرت مهدی به وظیفه خود عمل میکنند. و بسیاری از نیروهای حضرت را همان کسانی هستند که رجعت میکنند.
شبهاتی در باره رجعت در بین افراد وجود دارد. ما هم به دلیل ثابت کردن این موضوع به قران مجید رجوع میکنیم. در قران بعد از ایه ایت الکرسی ایه ای اوردند که معنی ان به این قرار است:
دراین ایه داستان حضرت اوزیل را میفرمایند. این پیامبر خدا از یک قرییه ای رد میشد این قریه را خدا عذاب کرده بود. صدا زد خدایا تو چگونه اینها را دوباره زنده میکنی؟ بعد خداوند صد سال این پیامبر را میراند. که یک الاغ هم داشت ان الاغ هم مرد. با اصحاب کهف اشتباه نگیرید چون اصحاب کهف نمرده بودند ولی ایشان مرده است. بعد از صد سال خدا او را زنده کرد گفت نگاه کن این الاغ تو است اول از او پرسیدند که چقر این جا بوده ای او در پاسخ گفته که چند ساعتی اینجا خوابم برده است. بعد به غذا و ظرف ابی که همراهش بود نگاه کرد دید که همه سالم هستند. بعد صد سال از بین نرفته ولی الاغش پوسیده شده است. فرمودند اگر شک داری که دوباره زنده میکنیم انسانها را حالا به الاغ خود نگاه کن و ببین که چگونه زنده خواهد شد. و خدا زنده کرد الاغ او را.
یک معنای دیگر رجعت این است که :
بعد از این که حضرت مهدی از دنیا رفتند یا شهید شدند بعد یکی یکی امام ها رجعت میکنند و دوباره حکومت میکنند این هم معنای دیگر برای رجعت بود.
حالا بحث های بسیار دقیقی است که ما مرگ داریم ویک موت داریم و یک قتل داریم بین قتل و موت فرق میگذارند احادیثی داریم که کسی که کشته میشود نمرده و مومنی که کشته میشود یک بار دیگر زنده میشود تا به مرگ طبیعی بمیرند و اگر مومنی با مرگ طبیعی ازدنیا رفت دوباره زنده میشود تا کشته شود. چون هر مومنی یک بار باید کشته بشود و یک بار هم باید بمیرد. قران هم بین این دو فرق میگذارد. این هم به این دلیل است که عدالت خداوند نباید زیر سوال برود. حتی روایات در باره حضرت مهدی مختلف هستند بعضی ها میگویند که حضرت مهدی به مرگ طبیعی از دنیا میرود و بعضی ها هم میگویند که حضرت توسط زنی کشته میشود. احتمال دارد که هر دو روایت درست باشد یعنی حضرت مهدی یک مرتبه کشته میشوند و دروباره زنده میشوند و به مرگ طبیعی از دنیا میروند.
لذا بعد از این که حضرت تشریف می اورند ملائکه بسیاری هبوت میکنند حتی در روایات امده که ان دسته از ملائکی که در جنگ بدر به کمک پیامبر امدند دیگر به اسمان نرفتند گفتند که در زمین میمانیم تا زمانی که حضرت مهدی قیام کرد رکاب حضرت مهدی باشم. تا پنج هزار ملائکه گفته شده است که در رکاب حضرت میجنگند. و حدیث هم داریم که به حضرت امام صادق گفتند که شما مهدی هستید ایشان فرمودنذ نه مهدی این امت کسی است که کسانی سریازش هستند که غذا نمیخورند اب نمیاشمند. گفتند اینه کیستند؟ حضرت فرمودند ملائکه ها. درجنگ بدر ملائکه میامدند و شمشیر میزدند علامت ان هم این بود در کتابهای تاریخی موجود است. کسانی که ملائکه به انها ضربه زده بودند بدنشان پاره میشد ولی خون نمیامد و انهایی که مسلمان ها به انها شمشیر میزدند هم پاره میشد و هم خون میامد. و جالب اینجا است بسیاری افرادی که میامدند ضربه میزدند میگفتند که دستت چرا این طور شده؟ در پاسخ میگفتند یکی بود با لباس سفید که شکل حضرت علی بود امد زد به دستم. اون یکی هم میگفت بله دست من را هم علی برید و سربازان زیادی این جمله را میگفتند. حالا نگو ملائکه به شکل وشمایل حضرت علی در جنگ حاضر شده بودند.
لذا حضرت مهدی یکی از چیزهایی که بعد از ظهور اتفاق می افتد این است که نصرت میشوند کمک میشوند به وسیله ملائکه که ملائکه کمک میکنند در پیشرفت پیروزی های حضرت مهدی)ع(.
یک صلاوات برای سلامتی اقا امام زمان )عج(